خداوند متعال به حضرت داوود (علیه السلام) چنین وحی فرمود: ای داوود! من عزت را در اطاعت و فرمان برداری خود قرار دادم؛ اما مردم آن را در خدمت به قدرتمندان طلب میکنند پس آن را نمییابند.
امام علی (علیه السلام) میفرماید: هنگامی که خواهان عزت شدی، آن را با اطاعت و فرمانبرداری خداوند طلب کن.
برای رسیدن به مقام عزت، انسان باید اموری را در ارتباط با خداوند متعال مراعات کند. آن موارد عبارتند از:
1. ایمان
ایمان، خداباوری و قیامت، طریقی برای راه یابی به منبع عزت است. چنانکه قرآن میگوید: «و لله العزه و لرسوله و للمومنین»؛ عزت، مخصوص خدا، رسول و مومنان است.
در اصول فقه، قانونی است که میگوید: «تعلیق به وصف، مشعر به علیت است»؛
یعنی چون عزت مندی برای کسانی است که دارای صفت ایمان بوده و مومن باشند، بنابراین طبق قانون اصولی مذکور، این ایمان است که آنها را عزیز گردانیده و به ایشان عزت بخشیده است.
یکی از شکایتهایی که برخی افراد از خود دارند این است که چرا برای نماز صبح از خواب بیدار نمیماند و یا اصلاً به نماز اهمیت نمیدهد و به عبارت دیگر در دین سستی میکند.
باید توجّه داشت که: عامل اصلی خواب ماندن برای نماز صبح و یا هر کوتاهی ای که در زمینه دین و عبودیت پیدا می شود در ضعف ایمان است. همه ما کم و بیش از این عارضه رنج می بریم و ایمان کامل برای انسان مومن یک ایده آل و آرزوی نهایی است ولی باید بکوشیم هر چه بیشتر آن را تقویت نماییم. در روایت هست که ایمان ده درجه دارد و وظیفه مومن حرکت در این مسیر و افزودن به این درجات است. گناه بودن در صورتی است که اراده خودش در این زمینه دخیل باشد. اما برای بیدار شدن شرایط ظاهری هم کمک کار است. خواندن نماز صبح در اول وقت آن شاید از نمازهای دیگر مشکل تر باشد؛ چرا که کندن از رختخواب گرم و لذت خواب در ابتدای راه سخت است ولی نماز گزار می تواند با کمی تمرین و ممارست از منافع سحر و صبح بهره مند گردد و از فیض نماز اول وقت ( بالاخص نماز صبح ) بی نصیب نماند. پیامبر خدا ( صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند : هیچ بنده ای نیست که به اوقات نماز و مواضع خورشید اهتمام ورزد مگر اینکه آسودگی در هنگام مردن و از بین رفتن غم و اندوه ها و نجات از آتش را برایش ضمانت کنم.
ابوالمعالى دانشمندى است كه پس از اقامت طولانى در مكه و مدينه به شهر نيشابور كه در آن زمان حوزه علمى رايج و داراى كتابخانه اى معظم بود بازگشت.
زمان بازگشتنش به نيشابور حكومت بر كشور ايران بر عهده الب ارسلان سلجوقى، و وزارت به دست خواجه نظام الملك بود.
خواجه دانشگاه نظاميه را بخاطر ابوالمعالى ساخت، و خطابه و تدريس را در آن مركز علمى به او تفويض كرد.
پدر ابوالمعالى شيخ ابو محمد عبدالله از پرهيزكاران و باسوادان روزگار خويش بود و از طريق نويسندگى و نسخه بردارى از كتابها تأمين معاش مىنمود.
او از محصول زحمات و دسترنج خود كه مالى پاك و حلال بود پولى پس انداز كرد و كنيزى خريد، كنيز زنى پاكدامن و پرهيزكار و داراى منشى نيك و اخلاقى پسنديده بود، و پس از مدتى حامله شد، شيخ ابو محمد پس از حامله شدن كنيز بيش از پيش در حلال بودن معيشت خانواده اش به مراقبت برخاست.
زمانى كه كنيزش وضع حمل كرد، به شدت سفارش كرد، و اهتمام نمود كه طفل از شير زنهاى ديگر تغذيه نشود، و در نهايت زحماتش براى پاك بار آمدن طفل ضايع نگردد.
شيخ يك روز وارد اطاق شد، مادر طفل در بستر بيمارى قرار داشت، غافل از اين كه طفل به اندازه لازم از شير مادر نخورده بود، و زنى از همسايگان كه در آنجا حضور داشت براى ساكت كردن بچه مقدارى شير به او داده بود، شيخ پس از آگاه شدن به اين داستان بسيار اندوهگين شد، بچه را برداشت و سرازير كرد، و با دستش شكم طفل را فشار مى داد و با انگشتش دهان بچه را باز مى كرد تا هر چه شير خورده بود از دهانش بيرون ريخت و در آن حال مى گفت مردن فرزندم براى من آسانتر است از اين كه زنده بماند و طبيعت او آلوده به فساد و سرشته با شير مجهولى گردد!
اين طفل همان ابوالمعالى امام الحرمين است كه بر اثر دقت پدرش در تغذيه از او مال حلال و تربيتش مطابق با اصول اسلام در آينده شخصيتى برجسته و از دانشمندان نامى شد. «4»
بالخصوص غسل وارد شده و منقول است که: حضرت امام زین العابدین علیه السلام در این شب این دعا را مکرر مى خواند از اول شب تا به آخر شب:اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی التَّجَافِیَ عَنْ دَارِ الْغُرُورِ وَ الْإِنَابَةَ إِلَى دَارِ الْخُلُودِ وَ الاسْتِعْدَادَ لِلْمَوْتِ قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْتِ
طبق حديث "لولاك لما خلقت الأفلاك" آيا مقام حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از پيامبر(صلی الله علیه و آله) بيشتر است؟
پاسخ:
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) سرور زنان ، و درياي بيكران دانش ، آينة كمال ، نمونه عيني خلوص در بندگي ، جلوة تمام و كمال اسماء اللّه ، و تجلي لطف بيكران خداوند است . زهراي اطهر (سلام الله علیها) داراي مقامي است كه براي احدي غير از حضرات معصومين (علیه السلام ) قابل درك نيست ، و آن مقام شامخ عصمت و ولايت كليه است . مطلبي كه در سؤال مطرح شده ، در كتاب "فاطمه بهجة قلب المصطفي " آمده است : "عن اللّه تبارك و تعالي : يا أحمد، لولاك لما خلقتُ الافلاك و لولا عليٌ لما خلقتُك و لو لا فاطمه لما خلقتكما؛(۱)
اي احمد، اگر تو نبودي ، افلاك را خلق نمي كردم ، و اگر علي نبود، تورا خلق نمي كردم و اگر فاطمه نبود، شما را خلق نمي كردم " توجيه اين حديث قدسي (البته حديث به اين عبارت در كتب معتبر نيامده) اين است كه فلسفه آفرينش ، رسيدن فيض و رحمت كامل به موجودات است . و تنها انسان كامل است كه شايستگي در يافت كامل ترين فيض الهي را دارد. از آن جاي كه وجود مقدس فاطمه (سلام الله علیها) سر چشمه و منشأ وجود يازده امام معصوم (علیه السلام) است ، در اين حديث قدسي محور قرار گرفته است ، يعني اگر فاطمه (سلام الله علیها)نبود، هدف از خلقت كه وجود انسان كامل و خليفه و حجت الهي روي زمين تا ابد است حاصل نمي شد و اين به معني برتري حضرت زهرا (سلام الله علیها) از رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) نمي باشد، بلكه بدين معني است كه ادامة انوار مقدس معصومين (علیه السلام) به وسيلة دخت گرامي پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) است . به عبارت ديگر: هدف آفرينش، انوار پاك چهارده معصوم (علیه السلام) است و همه اين بزرگواران نَفس و نور واحد هستند، چنان كه در آية مباهله ،(۲)
خدا از علي (علیه السلام) به عنوان نفس نبي (صلی الله علیه و آله) ياد كرده است . رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: "خدا من ، علي ، فاطمه ، حسن و حسين را از يك نور آفريد".(۳)
ليكن چون فاطمه واسطة فيض يازده اختر آسمان ولايت و امامت است ، خدا خطاب به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) فرمود : "اگر فاطمه نبود، شما را خلق نمي كردم" زيرا آن جريان نور مقدس پيامبر از طريق فاطمه ادامه يافته و تا قيام قيامت بر قرار و ثابت است . همان گونه كه به لحاظ اين كه فاطمه (سلام الله علیها) و حدت بخش انوار پاك و مركز دايرة وجود است ، در حديث كسا محور پنج تن (علیهم السلام) واقع شده است: "هم فاطمة و أبوها و بعلها و بنوها".(۴)
پى نوشت ها:
۱. احمد رحماني همداني ، فاطمة بهجة قلب المصطفي ، ص ۹، به نقل از كشف اللئالي ، صاحب بن عبدالوهاب بن العرندس . ۲. آل عمران (۳) آيه ۶۱. ۳. بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۱۳۱، حديث ۱۲۲. ۴. مفاتيح الجنان ، ص ۱۲۱۱.
وصيتنامه حضرت علي(عليهالسلام): از وصاياى حضرت علي(عليهالسلام) در واپسين دم حيات مىتوان به وصيت گهربار ذيل اشاره نمود.
بسم الله الرحمن الرحيم
اين آن چيزى است كه على پسر ابوطالب وصيت مىكند: به وحدانيت و يگانگى خدا گواهى مىدهد و اقرار مىكند كه محمد بنده و پيغمبر اوست، خدا او را فرستاده تا دين خود را بر ديگر اديان پيروز گرداند. همانا نماز، عبادت، حيات و زندگانى من از آن خداست. شريكى براى او نيست، من به اين امر شدهام و از تسليم شدگان اويم .
فرزندم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بيتم و هر كس را كه اين نوشته من به او رسد را به امور ذيل توصيه و سفارش مىكنم :
1- تقواي الهى را هرگز از ياد نبريد، كوشش كنيد تا دم مرگ بر دين خدا باقى بمانيد.